فلسطین و اسرائيل

   کفر و ایمان

                     صوتی       تصویری                   

____________________________________


   www.akhar-zaman.com

 www.khanjany.com  

https://t.me/khanjanyaliakbar/1692

 

۵۹۹- ........آنانکه جمهوری افلاطون را خوانده اند با تطبیقی با جمهوریهای عصر جدید در مغرب زمین به این حقیقت پی می برند که اساس آن نژادپرستی یونانی (غربی) است که با جهانگشائی اسکندر مرید ارسطو آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است. و همه تئوریهای استعماری و جهانخواری و لیبرالیستی تمدن غرب دقیقاً تحقق ارکان و آمال جمهوری افلاطون است. درست به همین دلیل امروزه شاهدیم که پیروان فلسفه بوعلی و ملاصدرا علیرغم آرمانها و شعارهای دینی و شیعی خود تا چه حدّی روحشان در اسارت تمدن غرب و فرآورده های لیبرالیستی آنست و در این نفاق جان می کنند و استکبارستیزی آنان نفس های آخرش را می کشد! آخر چگونه می شود با افکار و ایده آلهای ارسطوئی با استکبار و شیطان غرب مبارزه کرد. واژگونیهای انقلابات ضد استکباری در جهان اسلام نیز نمونه دیگری از این نفاق است. بن بست جانکاه مبارزه فلسطینی ها با غرب و مزدوران این تمدن از همین روست. نه اینکه همه این مبارزان و انقلابیون در جهان اسلام، آگاهانه پیرو فلسفه یونانی باشند بلکه سخن از افسونگری "ایده آلیزم" است که پیامبرش افلاطون و ارسطو هستند!


**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

۵۷۶- به یاد آوریم که دو جنگ جهانی در اروپا چیزی جز جنگ بین دو نژاد ژرمن و انگلوساکسون نبود که به پیروزی انگلیسی ها منجر شد که تاکنون ادامه دارد. و امروزه امپریالیزم و استکبار جهانی چیزی جز سلطه جهانی نژاد انگلیسی نیست

۵۷۷- پس بدان که استکبار و امپریالیزم جهانی و اصلاً نظام سرمایه داری محصول نژادپرستی است. راکفلر٬ فورد٬ میتسوبی شی و... که ارکان امپریالیزم جهانی هستند. امپریالیزم جهانی٬ امپریالیزم نژادپرستان جهان است به رهبری صهیونیزم که کهنه ترین نژادپرستان تاریخ بشرند و بنگر که بسیاری از ایدئولوگهای امپریالیزم آمریکا٬ صهیونیست ها هستند


**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

از کتاب مذهب اصالت عشق جلد اول اثر استاد علی اکبر خانجانی

1491- در قرآن کریم می خوانیم که بنی اسرائیل به خدا تهمت زدند که « دست خدا بسته است »۱ یعنی بیش از این نمی تواند رزق بیشتری بخشد و با این توجیه ربا را حلال کردند. این اندیشه حاکم بر کل تمدن مدرن است که تمدنی ربائی و بنی اسرانیلی ( صهیونیستی ) می باشد. و اين اندیشه و فرهنگ و تمدن ضد عشق خدا به بشر است و

طبعاً ضد عشق انسان به خدا.

192- و اگر با نگاهی به تاریخ علوم و فنون مدرن با حیرت متوجه می شویم که اکثریت دانشمندان بانی این تمدن مدرن از قوم بنی اسرائیل هستند٬ بایستی رازش را دریابیم.

1493- و نیز اگر شاهدیم که شریانهای حیاتی اقتصاد جهانی در دست بانکدارانی است که اکثراً بنی اسرائیلی هستند نیز باید به راز مذکور تفسیرش کنیم.

1494- و نیز اگر شاهدیم که اسرانیل به مدت حدود نیم قرن است که قلب فتنه و شقاوت جهان است باز به همین راز باز می گردد.

1496- پس هر جهاد و جنگ و تلاشی بر علیه این ستم و شقاوت و کفر جهانی امری بیهوده و بلکه آب به آسیاب دشمن انداختن است. جز توبه جهانی بشر از شرک معیشتی به خداوند و تصدیق عشق و رحمت مطلقه او به انسان. « خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه باطن خود را تغییر دهند »۲ قرآن -

1497- بنابراین نبرد با صهیونیزم و امپریالیزم و استثمار و استبداد و استعمار و استحمار و استعلام و استشراع و استفنان و استهنار یک نبرد عارفانه - عاشقانه است بخصوص نبرد بر علیه استعراف و استعشاق: علم بازی٬ فن بازی٬ هنر بازی٬ عرفان بازی و عشق بازی ...

.

1498- پس آنکه پندارد که مدینه فاضله موعود و جامعه امام زمانی یک تمدن سوپر تکنولوژیکی دیگر است هنوز لیاقت نجات را نیافته است و آماده ظهور نیست مگر آنکه در اين ظهور از جمله قربانیان باشد و نه نجات یافتگان!


**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

از کتاب دائرة المعارف عرفانی  جلد سوم اثر استاد علی اکبر خانجانی 

مارتین بوبر 

مشهورترین عارف یهود قرن بیستم جهان 

مارتین بوبر به واسطه اثر بسیار کوچک خود بنام « من و تو » شهرت جهانی یافته است تا به امروز تقریباً به همه زبانهای زنده جهان ترجمه گردیده است. شهرت اصلی این اثر عموماً از جنبه ادبی ان است و یک مکتب ادبی مدرن در زبان آلمانی محسوب شده است که معروف به مکتب «من و تو » است. ولی این اثر بسیار غنی تر از یک پدیده ادبی می باشد بلکه شاهکاری در روانشناسی فلسفی و فلسفه رابطه بعنوان اساس وجود انسان است.  بوبر نیز همچون سایر فلاسفه اگزیستانسیالیست اروپا بانی مکتب اصالت رابطه می باشد که وجود انسانی را از ذات رابطه انسان با سایر انسانها می داند و به همین دلیل بوبر را هم یک فیلسوف اگزیستانسیالیست نامیده اند. بوبر قبل از نگارش کتاب مذکورش به واسطه تفسیر فلسفی تورات و ترجمه آن به آلمانی مشهور شده بود. ولی فقط در کتاب « من و تو » بود که سیمای عارفانه اش آشکار شد و زان پس زندگی دنیوی خود را نیز بر زهد و تقوا و انزوای از غوغای مدرنیزم بنا نهاد و از آلمان به اورشلیم مهاجرت نمود و قبل از تشکیل دولت اسرائیل در دامنه کوه صهیون اقامت گزید و به عبادات و ارشاد مریدانش مشغول شد و در انتظار رؤیت یهوه از کوه صهیون نشست. بوبر دو یار همفکر و نزدیک دیگر داشت که هر یک در تمدن معاصر اروپا نقشی حیرت آور ایفا نمودند. یکی « هرتسل » بانی صهیونیزم فلسفی -  مذهبی است  و دیگر « گوبلز» دکترای فلسفه و ایدئولوگ و وزیر فرهنگ هیتلر است و تنها کسی که به هیتلر وفادار ماند و به همراه او با کل خا ندانش خود کشی کرد. هر چند که گوبلز خودش یهود نبود ولی با جامعه یهود بستگی فراوان داشت و همسر و محبوبش یهودی بود. این سه نفر که دوستان دوران مدرسه و دانشگاه بودند و سه نخبه فلسفه در دانشگاهای آلمان که مجله  سوپر روشنفکرانه ای بنا نهادند ولی بتدریج به لحاظ فکری از یکدیگر دور شدند. ماجرای این سه نفر تشابه بسیاری به سه یار دبستانی ما یعنی حسن صباح، خواجه نظام الملک و خیام دارد که هر یک به راهی کاملاً متفاوت و بلکه متضاد رفتند. بوبر را بایستی ادامه تکاملی دو فیلسوف یهود دیگر یعنی هوسرل بنیان گذار مکتب پدیده شناسی و فروید بانی روانکاوی مدرن دانست که از ادغام این دو علم به همراه ریاضت و تأملات درونی به جهشی برتر دست یافت. این سه یهود آلمانی به راستی جلوه های مدرن حکمت موسوی محسوب می شوند و جالب  اینکه این هر سه از جانب جامعه رسمی یهودئ و روحانیت سازمانی آن مطرود شدند و اساساً در جامعه مسیحیت درک شدند. بوبر همچون همه عارفان جهان به اصالت رابطه مراد و مرید رسید و تنها راه نجات انسان مدرن را در چنین رابطه ای خاطر نشان نمود و مابقی انسانها را در خارج از این رابطه محکوم به « او » شدن به معنای شی شدن در جهان صنعت و غول سرمایه داری دانست 

البته خود بوبر در اواخر عمرش اذعان  نمود که تعبیر درستی درباره « او » نداشته است و دچار یک سوء تعبیر عظیم گردیده است. بوبر در دامنه کوه صهیون که وعده گاه خدای موسی با بندگانش می باشد یک جامعه کوچک سوسیالیستی و عرفانی بر مبنای اقتصاد کشاورزی پدید آورد که همچنان تا به امروز بعد از مرگش فعالیت دارد و بسیاری از اعضای این جامعه اعراب مسلمان هستند و این تنها جامعه ای در اسرائیل است که در آن یهودیان و مسلمانان در صلح و اتحاد با یکدیگر زندگی می کنند و درآمد اقتصادی حاصل از کار خود را در این جامعه برادر وار تقسیم می کنند. و این یک بدعت عظیم و معجزه آسا است آن هم در جامعه نژآد پرستانه و مخوفی چون اسرائیل. بوبر تا به آخر عمر از هر نوع همکاری با دولت اسرائیل سر باز زد و بواسطه  فشارهای سیاسی حتی از تدریس در دانشگاه انصراف داد ولی به واسطه شهرت جهانی اش به عنوان یک فیلسوف یهود تا به آخر عمر همچون خاری در چشم حکومت اسرائیل زندگی کرد. این واقعه نشان می دهد که  فقط عارفان مذاهب حقه هستند که می توانند بشریت تکه پاره شده عصر جدید را در اوج نژاد پرستی های گونا گون با یکدیگر متحد سازند و جنگ هفتاد و دو مذهب را پایان دهند

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

 از کتاب بار انداز حکمت اثر استاد علی اکبر خانجانی 

(ناب گرائی در تئوری و عمل)

19- ناب گرائی و انقلابیگری اسلامی یک شعار دارد و آن مرگ بر " من " است و زنده باد دیگران. آن ناب گرائی که مرگ را به دیگران می بخشد و زندگی را بخودش، ناب گرائی فاشیستی و ھیتلری است که ناب گری را در خون و نژاد و تاریخ جستجو می کند و نه در خویشتن و ھویت انسانی. این ناب گرائی صهیونیستی است که در جهان اسلام بصورت اصالت نژاد سیّد و ملا خودنمائی می کند که عملاً ناب گرائی عربی و پان عربیسم است در لباس و زبان و ژن. این

شعبۀ اسلامی نژادپرستی بنی اسرائیل است. ھمانطور که شعبۀ آلمانی آن بصورت فاشیزم بروز کرد و به جان خود یهود افتاد.

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

از کتاب فرهنگ خان جانی( نمونه ای از فرهنگ عرفانی لغات) 

اثر استاد علی اکبر خانجانی(Khanjany encyclopedia)

بنی اسرائیل:  قومی را گویند که از نژاد سام فرزند نوح و شجرۀ یعقوب پیامبر است که نام دیگرش "اسرائیل" بود. قومی بسیار کهن می باشند که بیشترین پیامبران صاحب معجزه از این قوم برخاستند و در این قوم آزارھا شدند و برخی ھم به قتل رسیدند. این قوم اسوۀ حکمت و معجزه و در عین حال رذالت و کفر و دنیاپرستی است و در طول تاریخ آواره بوده و بارھا توسط شاھان قتل عام شده اند و در سراسر جهان اشاعه دھندۀ یکتاپرستی و سواد و علوم و صنعت و تجارت بوده اند و نیز ملعون اکثر ملل واقع شده اند و تا به امروز چنین ھستند. این قوم خود را نژاد برگزیده و فرزندان خدا می دانند و در خارج از نژاد خود ازدواج نمی کنند و امروزه نیز تعدادی از آنان در سرزمین فلسطین گرد آمده و کشوری به نام اسرائیل را ساخته اند و به مدّت نیم قرن است که کانون آتش افروزی و تشنّج جهانی ھستند و به امید سلطنت جهانی یهوه (خدای موسی) می باشند. این قوم در اتّحاد با تمدّن یونانی توانست به تدریج به قدرتی مافیائی در پس پرده حاکمیّتهای اروپائی مبدّل شود و امروزه کل تمدّن غرب را در خفا ھدایت می کند و امیال خود به جهان تحمیل می نماید. 

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

(خدا و بت) از کتاب مجموعه مقالات عرفانی اثر استاد خانجانی

٢۵- در آخرالزمان بزرگترین و شقی ترین و مدعی ترین دشمن دین حق و ظهور ناجی موعود و جمال حق، ھمانا خداپرستان آسمانی و پرستندگان خدای نابوده اند و حامیان ابدی خدا بعنوان یک ایدۀ مطلق و ناممکن . که البته قدیمی ترین حامیان این دین و خدا ھمانا بنی اسرائیل ھستند. و لذا شقی ترین اقوام روی زمین می باشند. 

٢۶- بنابراین تشیع و مذھب امامیه رابطه ای حیرت آور با بت پرستی دارد. و اینست رابطۀ عجیب کشور ما با کشورھای آمریکای لاتین و چین که دست از خدای نابودۀ آسمانی کشیده اند و یا ھنوز بت ھا را می پرستند. امام آخرین بت است. آن بتی که کل کائنات برای او پدید آمده است. اینست راز!

• ٢٧ -اینست که بهترین یاران امام زمان ھمانا بت پرستان و لامذھبهای آشکارند. و شقی ترین منکران و دشمنانش ھم طبق روایات و تجربۀ تاریخی جماعتی از شیعیان سادات می باشند ھمچون بنی عباس که به دفاع و حمایت از علی و آل علی بقدرت رسیدند و ھمۀ امامان را کشتند. اینست راز!

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

درباره بنی اسرائیل

طبق روایات یهود "اسرائیل" نامی است که خداوند در اواخر عمر بر حضرت یعقوب نهاد و بنابراین نام آسمانی حضرت یعقوب محسوب می شود همانطور که بطور مثال نام آسمانی پیامبر اسلام "احمد" است. طبق همین روایات، حضرت یعقوب فرزند اسحاق و نوه حضرت ابراهیم(ع) است. روایات اسلامی در این باره اندکی متفاوت است. بهر حال واقعیت اینست که همه انبیای خاورمیانه لااقل از حضرت ابراهیم که پدر ایمان یهود و مسیحیت و اسلام است جملگی از یک شجره بوده اند ...

از کتاب کند و کاوی در اصول تألیف استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 83 

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

معمای رابطه ایران و آمریکا

متفکرين اهل معرفت کشور ما بدون ترديد می دانند که دشمن اصلی و پنهان ايران و اسلام و انقلاب ما نه کفر آشکار غرب و آمريکا بلکه نفاق کهنه تاريخ يعنی بنی اسرائيل صهيونيستی است که دارای فلسفه سياسی برای سلطه بر بشريت و نابودی دين خداست. به تجربه تاريخی می دانيم که کفر آشکار را هيچ خصومت ذاتی با دين نيست و اتفاقاً همسايه ديوار به ديوار دين است مگر اينکه از جانب اهل دين برای بقايش خطری جدی احساس نمايد يعنی دين قصد تهاجم به آن را داشته باشد. به همين دليل هرگز هيچ پيامبر و امامی بدست و اراده کافران آشکار کشته نشده است بلکه منافقان پس پرده طراحان اصلی قتل پيامبران و مخلصين بوده اند مثل محاکمه و مصلوب شدن مسيح به اراده روحانيت منافق يهود ولی به حکم امپراطور. نفاق همواره در لباس دين با دين می جنگد و هرگز نمی خواهد خود را با اهل دين علناً درگير نمايد مثلًا امروزه شاهديم که رسانه های صهيونيستی برای دفاع از ايران و اسلام سينه می زنند ولی فحاشی هايش از بلند گوهای کافران و سران سائر مذاهب به گوش می رسد. امروزه درگيری صهيونيست در شعبه اسرائيلی اش با جهان عرب است که بيشتر به

قصد رد گم کردن می باشد و نيز نوعی سوپاپ اطمينان. اين واضح است که صهيونيزم هرگز نمی خواهد بين ايران و تمدن غرب و خصوصاً آمريکا رابطه مستقيم برقرار شود زيرا در اينصورت خودش رسوا و بی حربه می شود. در تاريخ شاهد بوديم که نماينده امپراطور روم در ديدار مستقيم با مسيح تا چه حدی تحت تأثير قرار گرفتت و او را بی گناه دانست ولی آخوندهای منافق يهود با ايجاد فتنه ای ديگر آن محاکمه را ادامه دادند. يادمان باشد که صهيونيزم فقط اسرائيل نيست. اسرائيل آن شعبه لومپنيزم صهيونيزم است و گوشت دم توپ آن محسوب می گردد که يهودهای آواره و بيچاره را از سراسر جهان به وعده بهشت موعود به فلسطين کشانيده و از آنان همچون گروگان استفاده می کند. اصل صهيونيزم حتی نام يهوديت را هم از خودش حذف نموده و در لباس مسيحيت و اسلام و بودائيزم و برخی فرقه های شبه صوفيه و در لباس حقوق بشر و جهان وطنی مشغول به کار است. صهيونيزم امروزه در لباس دفاع از اسلام و عرفان ريشه دين را می زند. بنابراين تلاش برخی از مسئولين نظام ما برای برقراری رابطه مستقيم با آمريکا با چنين نگرشی و برای خنثی نمودن توطئه های صهيونيستی و تعطيل کردن لابيهای صهيونيستی در روابط ايران و آمريکا امری بسيار ضروری می باشد. امروزه آنچه که روابط ايران و غرب را تا اين حد پيچيده و ماليخوليايی ساخته همانا حضور

صهيونيست بعنوان دلال اين رابطه است

دائرةالمعارف عرفانی جلد ۵ ص ۱۰۵

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

قیامت فلسطین

در هر حال طبق روايات اسلامی و مسيحی، ظهور ناجی موعود با حوادثی بزرگ در فلسطين آغاز خواهد شد

مسئله فلسطين و اسرائيل بهرحال راه حلی جهانی دارد زيرا تبديل به معضله ای جهانی شده است و هرگز چنين معضله ای به اين شدت جهانی در تاريخ گزارش نشده است و به اين پيچيدگی. انسان بودن يا نبودن: اينست مسئله ای که معضله جهانی فلسطين – اسرائيل را هم حل خواهد کرد. و چنين مسئله ای چيزی در حد ظهور ناجی موعود و تعيين و تکليف سرنوشت کل بشريت است زيرا هيچکس قادر نيست خودش را از اين مسئله کنار بکشد. اين مسئله يقه وجدان تک تک افراد بشری را گرفته است و همه دول و ملل را

دائرةالمعارف عرفانی جلد ۵ ص ۱۶۵

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

اتحاد شيعيان لبنان به تنهائی ضامن نجات اين کشور و بلکه فلسطين است ولی متأسفانه خود شيعيان نیز به نوبه خودشان مبتلای به اين سرطان ژنتيکی هستند. با نظری به جناح بندی شيعه – سنی در لبنان بوضوح جناح بندی نژادی را می يابيم و نه عقيدتی. و سپس در جناح بندی بين اثنی عشريه و دروزی ها که شيعه اسماعيليه هستند نيز جز جناح بندی نژادی نمی يابيم. و سپس جناح بندی بين دو فرقه مسيحی کاتوليتک و مارونی عيناً همين نژادپرستی را درک می کنيم. در واقع در لبنان شاهد نبرد تاريخی بين شش نژاد مشهور و عمده هستيم و نه شش مذهب. آيا براستی در شيوه عملی زندگی و فضايل اخلاقی چه تفاوتی بين اين شش فرقه به چشم می خورد؟ عملًا هيچ! اگر هم تمايزاتی سطحی و نمادين می بينيم تلاشی برای تفکيک و تمايز نژاد است و نه اعتقاد عملی. مثل تفاوت در سلايق پوششی که اموری شخصی هستند. بطور مثال چرا سازمان «امل» و «حزب الله» که هر دو شيعه اثنی عشری هستند و اهداف سياسی واحدی دارند متحد نمی شوند؟ اختلاف بين سازمان فتح و حماس در فلسطين ماليخو ليائی تر است الا اينکه از دريچه نژادپرستی نگريسته شود. هر دو سنی مذهب و زير تيغ اسرائيل هستند و با يکديگر نيز در جنگ خونين بسر می برند. اختلاف خونين بين سازمان امل و فتح (موسی صدر و عرفات) چه بود؟ تفاوت عرب و عجم! جنگ بين مجاهدين افغان و طالبان چه بود؟ جنگ بين فارس و پشتو! مسلمان آفت و فساد و دشمنی جز نژاد پرستی ندارد. به ياد آوريم تاريخ صدر اسلام را که تمام جنگها برعليه پيامبر و علی (ع) برخاسته از نژادپرستی بود نه اختلاف عقيدتی و نه حتی اختلاف طبقاتی. و نيز می دانيم که نخستين گروهی که بدست امام زمان در ظهور جهانی اش کشته می شوند گروهی از سادات آل محمد هستند

دائرةالمعارف عرفانی جلد ۵ ص ۱۲۶

**********

www.akhar-zaman.com

www.khanjany.com

 آخرالزمان ابرانسان ابن عربی اسرار صلوة اسلام شناسی اگزیستانسیالیزم امام شناسی اوشو اشراق امامت امامزمان ایدز برزخ بهشت بوبر تأویل قرآن تناسخ تشیع جهنم حافظ حکمت حکومت اسلامی حکمت الاشراق خاتمیتخودکشی خودشناسی خلق جدید دجال دکتر علی شریعتی زرتشت شفاعت صادق هدایت طب اسلامی ظهور امام زمانعلائم ظهور عرفان عرفان اسلامی عرفان شیعی عرفان حلقه عذاب علم توحید غیبت فاطمه شناسی، فلسفه فلسفهدین فلسفه زندگی فلسفه سینما فلسفه ظهور فلسفه گناه فلسفه مرگ، فلسفه ملاصدرا فلسفه نماز فمینیزم قیامتکرامت کریشنامورتی لقاءالله متافیزیک منجی موعود معراج منجی آخرالزمان مولوی مولانا مهدی موعود معرفتشناسی نجات نیچه وحدت وجود وجه الله ولایت وجودی هایدگر هرمنوتیک یاسپرس

آدم و حوا, آفرینش جدید عرفانی، ادگار آلن پو، انسان کامل، امراض لاعلاج، پدیده شناسی، تئوسوفی، حقیقتمحمدی، حلاج، خداشناسی، روزبهان بقلی، رجعت حسینی، زایش عرفانی، شناخت شناسی، شیطان شناسی، عشقعرفانی، عرفان درمانی، علی شناسی  فلسفه ازدواج و زناشویی، فلسفه بیماری، فلسفه طلاق، فلسفه عشق،ماورای طبیعت، معرفت نفس، ناجی موعود، ناجی آخرالزمان، 

 پدیده شناسی بوبر یاسپرس حلاج زایش عرفانی حقیقت محمدی