وحدت وجود
عرفان چیست
______________________________________
https://t.me/khanjanyaliakbar/1692
۵۷۲- "وحدت وجود" در آثار دائرة المعارفی پدر این علم الهی یعنی ابن عربی هرگز منجر به پیدایش منطق و روش این علم نگشته و اساساً ذوقی و الهامی و شهود قلبی بوده است و هرگز عقل این حکمت الهی به بیان قرآنی تبیین نشده بوده است. فقط در مجموعه معارف ما چنین واقعه مبارک و بدیعی رخ نموده است از دو وجه عرفان نفس و علم تأویل کلام! و بدینگونه حکمت، موعظه و جدل حسنه، بالاخره در آخرالزمان منجر به روش شناسی علمی- تجربی گشته است که در آثارمان منتشر است
۱۱۱۸- آنچه که نظریه فضا- زمان را در تئوری انیشتن غیر قابل فهم و افسانه ای می نماید عدم درك يگانگی ماهیت مکان و زمان است و آن به دلیل عدم حضور روح انسانی در اين حقیقت عالم وجود می باشد زیرا درك يگانگی مکان و زمان در معادلات رياضی محال است و نیازمند ادراكی قلبی و روحانی است تا ببينی که مثلاً آن کوهی که در مقابل روی تو و در مسافتی معین قرار دارد صورت زمانی فاصله تو از آن کوه است و صورت فاصله تو از حقیقت وجود است و بیانگر میزان بيگانگی یا يگانگي تو با خودت و خدایت مي باشد. فقط با دخالت اين معنای عرفانی می توان نظریه عام و خاص انیشتن را کاملا دریافت زیرا اين ادراك در يك واقعه عرفانی به انیشتن دست داده است
۱۱۰۹- مایت وجود هر چيزی در جهان از منظر حواس و هوش دهری بشر٬ تجسم دهرزدگی انسان است که عین مکان پرستی و دنياپرستی اوست که از طریق ژنتيك و ورائت در او متبلور گشته و بصیرت توحيدی او را در ظلمات قرار داده است که اين ظلمات جز به نور عشق الهی برطرف نمی شود لذا حقیقت عالم وجود را آن مؤمنانی در می یابند که از قلمرو اسارت نژادی و تاريخي و دهری خارج شده و از تاريكی به قلمرو نور وارد شده اند. اینانند که به درك و دریافت و شهود حقیقت يگانگي زمان- مکان در اندیشه انیشتن نانل می آیند که خود او هم فقط در لحظه ای آنرا درك نمود. و البته هرگز شهود ننمود. او حقیقت عرفانی شگرفی را از عالم وجود کشف کرد که در اثبات عليتی- رياضياتی آن عاجز ماند و دچار افسردگی گشت. این يك حقیقت ناب وحدت وجودی است که در اندیشه يك دانشمند دهری جرقه زد تا بطالت و حقارت علوم عليتی و ریاضیات را به او گوشزد نماید. ولي او اين اخطار را آنچنان که باید جدی نگرفت و تا به آخر عمرش مشغول بازی ماليخوليائی در معادلات رياضياتي شد. او می خواست توحید را تبیین رياضياتی کند يعنی به تساوی آورد. يعنی همسانی و برابری زمان و مکان را اثبات کند در حالیکه مکان تجلی زمان است و نه مترادف با آن. و اين عذاب پرستش علوم وراثتی - دهری بود. و لذا او را در نقطه مقابل کل تمدن علمی غرب قرار داد و مضحکه مراکز علمی نمود. او در این مبارزه خود را باخت زیرا ایمان عرفانی نداشت هر چند که به لحاظ فلسفي حامی فلسفه اسپینوزا بود که يك فلسفه وحدت وجودی هندسی است که در کل خودش با پیامش در بن بست منطقی قرار دارد و لذا خدای اسپینوزا اسیر اراده و علم خویشتن است و از پس خودش برنمی آید درست مثل انیشتن در نظریه نسبیت. پس بدان که امر دهرزدانی از وجود امری کاملاً علمی- عرفاني است و نه امری صرفاً اخلاقی و اعتقادی
علم رحمت مطلقه
24- علی (ع) می فرماید که خداوند را شرابی است که به دوستانش می نوشاند که بواسطه مستی اش با او یکی می شوند و بین عاشق و معشوق هیچ فرقی نمی ماند. این شراب و مستی معرفت و علم و حکمت الهی است و عرفان وحدت وجود و توحیدی است که خلاصه اش همان است که گفتیم
از کتاب علم رحمت مطلقه تألیف استاد علی اکبر خانجانی
!همه حق دارند؟! همه خوب هستند؟
این شعارها بیانگر مسلک نوینی است که در سراسر جهان مدرن اشاعه می یابد که جملگی کمابیش
ادعاهانی عرفانی نیز دارند . ولی تا آنجا که اين مدعیان را از نزدیک مشاهده می کنیم در می یابیم که این فلسفه به اصطلاح «وحدت وجود» و نوع دوستی فقط توجیه گر ارتباط با افراد و جریانات نا موجه و پلید است. در واقع منظورشان از «همه خوبند» اینست که بدها خوبند. و بعد عملاً می بینیم که از آدمهای واقعاً خوب ومو‌من و پاک اتفاقاً بیزارند و حتّی عداوت دارند. این شعار بظاهر عرفانی فقط توجیه وتقدیس پلیدیهای خودشان است که بسیار رندانه٬ دین وحدود الهی و مرز بین حق و ناحق را مخدوش می کند و بلکه جایشان را عوض می نماید. آری همه خوبند و چون چنین است پس باید عملاً خوب باشند. و نیز این شعار مشهور که «از هر راهی می توان به خدا رسید» آری می توان رسید و اصلاً همه راهها به خدا می رسد و راهی جز راه خدا وجود ندارد ولی به سه روش و ماهیت کاملاً متفاوت: بهشت و دوزخ و برزخ! قرآن کریم می فرماید: «دین هر آن واقع است.» این کلام خدا بیانگر منظور ماست منتهی با توجه به این حق که دوزخ هم در دین و جنبه ای از دین است و اتفاقاً پرتراکم ترین راه دین است. همانطور که در قیامت کبری همه خلایق به حضور خدا می رسند ولی کافران این حضور را تحمل نکرده و خود را با صورت در دوزخ سرنگون می کنند. آری همه حق دارند منتهی حق برخی دوزخ است . حق دوزخ برترین حقهاست
دائرة العارف عرفانی جلد اول ص ۹۴ از آثار منتشر نشده استاد علی اکبر خانجانی
در قرآن بوضوح از عارفان سخن رفته است و آن « اصحاب اعراف » هستند که بر صراط المستقیم فراسو و بین بهشت و دوزخ در حرکت بسوی پروردگارند و لذا مقامی ورای خیر و شر دارند که همان مقام توحید است و لذا سخنان عارفان در آن واحد از منظر ثنویت دارای دو مفهوم کاملًا متضاد است و این همان معنای وحدت اضداد در حکمت عرفانی می باشد
دائرةالمعارف عرفانی جلد ۲ ص ۲۳۲
آخرالزمان ابرانسان ابن عربی اسرار صلوة اسلام شناسی اگزیستانسیالیزم امام شناسی اوشو اشراق امامت امامزمان ایدز برزخ بهشت بوبر تأویل قرآن تناسخ تشیع جهنم حافظ حکمت حکومت اسلامی حکمت الاشراق خاتمیتخودکشی خودشناسی خلق جدید دجال دکتر علی شریعتی زرتشت شفاعت صادق هدایت طب اسلامی ظهور امام زمانعلائم ظهور عرفان عرفان اسلامی عرفان شیعی عرفان حلقه عذاب علم توحید غیبت فاطمه شناسی، فلسفه فلسفهدین فلسفه زندگی فلسفه سینما فلسفه ظهور فلسفه گناه فلسفه مرگ، فلسفه ملاصدرا فلسفه نماز فمینیزم قیامتکرامت کریشنامورتی لقاءالله متافیزیک منجی موعود معراج منجی آخرالزمان مولوی مولانا مهدی موعود معرفتشناسی نجات نیچه وحدت وجود وجه الله ولایت وجودی هایدگر هرمنوتیک یاسپرس
آدم و حوا, آفرینش جدید عرفانی، ادگار آلن پو، انسان کامل، امراض لاعلاج، پدیده شناسی، تئوسوفی، حقیقتمحمدی، حلاج، خداشناسی، روزبهان بقلی، رجعت حسینی، زایش عرفانی، شناخت شناسی، شیطان شناسی، عشقعرفانی، عرفان درمانی، علی شناسی فلسفه ازدواج و زناشویی، فلسفه بیماری، فلسفه طلاق، فلسفه عشق،ماورای طبیعت، معرفت نفس، ناجی موعود، ناجی آخرالزمان،
پدیده شناسی بوبر یاسپرس حلاج زایش عرفانی حقیقت محمدی